سلام بر دوستان

بارديگرخداوند يار گشت و بخت بيداركاين خار روئيده بر ديواربي گفتار و بي كردار پندي آورد حكايت وار از اين كهنه سراي مانده از اغيار كاي رهگذار آنچه را ديدي نگاه دار وانچه شنيدي،نشنيده انگار كانكس كه مي بيند،مي پوشد وانكس كه نمي بيند،مي خروشد.تو گر ديدي بپوش و گر نديدي مخروش كه گفته اند:

آن يار كزو گشت سر دار بلند           جرمش اين بود كه اسرار هويدا مي كرد

باري فضاي مجاز را تشنج بالا گرفت و دوست اوفتاده در پوستين دوست با هم چنان كردند كه با مسلم نكردند يهود.چنان شد كه ما دست در بغل برده كه سرما سخت سوزان است و موسم كودي نه در زمستان است اما چندان كه صبر پيش گرفتيم و دنبالهْ كار خويش فضاي كنگ را پر تشويش ديديم و ياران را ويل در پيش.نه صواب ديديم كه چراغ دوستي خاموش كرده و عهد پيشين فراموش،خويشتن جل پوش كرده،با روبه و خرگوش هم آغوش در خواب زمستاني خزيم.اينك كه با درايت و تصميم عاقلانهْ دوستمان سگ كنگ تشنج در فضاي مجاز فروكش كرده و كنگ بار ديگر آماده است تا پذيراي انديشه هاي نوباوگان خويش باشد، فصلي چندم فراهم است كه در پي خواهد آمد و اگر پرسند كجا كودي در زمستان بوده است،خواهيم آورد كه ما به توصيف همكار قارچ صفت سر از خاك وب برآورده ايم.آري ما بي هويتانيم.هويت ما همين بي هويتي است و براي رويش مان نيازي به اخذ مجوز از بلاگ هاي با سابقه نيست.بلاگ هايي كه مهمترين كارشان تكرار خودشان است.ما را با دنياي آنان كار نيست.در حق ما هر چه گويند اكراه نياوريم و اعتراض نجوييم.وصف الحال ما را نشايد بر آنان خواند كه جلب رضايت همگان هدفشان و توصيفات كودكانه ابزارشان است.ما از بلاگهاي پليسي مانند كارد مي خواهيم كه در روند كار خويش تجديد نظر نمايند و بيش از اين فضا را متشنج نسازند و از ارسال مطلب باب طبع لايعقلان وبگرد كه چنان كهره هاي چيكل بر در وبها به دريوزگي نان خشك مي روند،خودداري نمايند.باشد كه شاهد شكوفايي استعدادهاي نوي در عرصهْ فضاي مجازي كنگ باشيم.